سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** آقایان اصلاح طلب! تیترهای امروزتان را به خاطر بسپارید
روزنامه های اصلاح طلب امروز با تیترهایی همچون «سیلی موشکی برای دوستان شیطان»، «موشک جواب فشنگ»، «انتقام موشکی؛پاسخ مقتدرانه»، «عملیات ضربت محرم؛ دوران بزن دررو گذشته است»، «پاسخ قاطع سپاه به تروریست ها»، «انتقام موشکی از تروریست ها»، «فرود ضربت محرم بر فرق تکفیری ها»، «قصاص جنایت اهواز» و.. سیلی موشکی سپاه به تروریست ها را در صفحه اول خود کار کردند.
سیلی موشکی سپاه و گوشمالی تروریست های وحشی تنها بخش کوچکی از توان موشکی جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با دشمنان مردم ایران است. دشمنانی که حتی به محمد طاهای ۴ ساله هم رحم نمی کنند.
یکی از فعالین فضای مجازی در واکنش به عملیات غرورآفرین سپاه نوشت:«در ۶۰ سال گذشته، آمریکا با هیچ کشوری که موشک با برد بیش از ۱۵۰ کیلومتر داشته، درگیر نشده است. حتی پیش از حمله به عراق، آمریکا صبر کرد تا بازرسان سازمان ملل تمام موشک های با برد بیش از ۱۵۰ کیلومتر عراق را معدوم کنند و بعد حمله کرد. حال فهمیدیدددعواها سر موشک از چیست؟!».
یکی دیگر از فعالین فضای مجازی نوشت: «گروه های تروریستی زیر بوته عمل نمی آیند. بابا و ننه دارند. بنابراین هر وقت یک سیلی آبدار در گوش گنده های تروریسم در دنیا می زنید، حتما در گوش آن بابا و ننه زنگ می زند. اما بدتر از این تحقیر آن است که نمی توانند صدایش را در بیاورند و بگویند چرا فرزند ما را این قدر تحقیرآمیز زدید!...».
اصلاح طلبان در شماره امروز روزنامه های خود به تعریف و تمجید از سیلی موشکی سپاه پرداختند. برای نمونه روزنامه آرمان در سرمقاله امروز با عنوان «پیامهای عملیات موشکی ضربت محرم»نوشت:
«عملیات موشکی یکشنبه شب در(شرق سوریه و نزدیک مرزهای عراق) سه پیام دارد؛ نخست اینکه دیگر انجام عملیات تروریستی در ایران شوخیبردار نیست و ایران به سخنی با آنها برخورد خواهد کرد... پیام دوم بحث «نقطه زن» بودن موشکهاست که بسیار مهم است. این موشکها(قیام و ذوالفقار) از فاصله ۷۰۰ کیلومتری مواضع تروریستها را هدف قرار داده و دقت بسیار بالایی هم داشتهاند. این امر نشان دهنده توانمندی موشکی و الکترونیکی جمهوری اسلامی است که میتواند از فواصل دور، فقط منطقه اصلی هدف را مورد اصابت قرار دهد و بیگناهان را به کام مرگ نفرستد. این نکته مهمی است. درحالیکه تمام عملیاتهایی که آمریکاییها ادعا میکنند علیه تروریسم انجام میدهند، افراد بیگناه و مردم عادی قربانی این عملیاتها میشوند... اما نکته سوم این است که تروریستها دیگر هیچ نقطه یا محل امنی در منطقه تا شعاع ۲۰۰۰ کیلومتری نخواهند داشت».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:
«امروز قدرت موشکی و هوایی ایران و هدایت پهپادی عملیاتهای اخیر بر ضد محلهای تجمع تروریستها، به اثبات رسیده است و نشان دهنده پیشرفت هوایی و موشکی ایران است. آمریکاییها هم تاکنون در این باره سکوت کردهاند و به نظر واقعیت تلخ قدرت موشکی و هوایی ایران را پذیرفتهاند».
تعریف و تمجید این روزنامه اصلاح طلب از توان موشکی سپاه در حالی است که همین روزنامه در شماره دیروز در مطلبی نوشته بود: «ایران باید در رفتارهای منطقهای و بینالمللی خود یک بازنگری جدی داشته باشد. ایران همچنان در نقطه اول و صفر! نشسته است و دائم از اتحادیه اروپا انتظار داریم...اگر ایران در نقطه صفر بایستد و انتظار داشته باشد که اتحادیه اروپا قدم به سوی ایران بردارد، چندان منطقی به نظر نمیرسد... تاکنون اساسا برای برآورده کردن سه شرط اروپا]موشکی،منطقه ای، حقوق بشر[ هیچ اقدامی صورت نگرفته است از سویی ایران انتظار دارد طرف اروپایی تا انتها به تعهدات برجام پایبند باشد».
روزنامه آرمان همچنین- آبان ۹۶- در سرمقاله خود به قلم «احمد نقیب زاده» مسئله کاهش برد موشک ها را مطرح کرده و نوشته بود: «مواضع اروپاییها (درخصوص توان موشکی ایران) تا حدی خردمندانه بهنظر میرسد. هم میخواهند که هیاهوی آمریکاییها را ساکت کنند و هم نمیخواهند موضوع موشکی ایران به یک بحران غیرقابل بازگشت تبدیل شود. البته ایران هم در موقعیت خوبی قرار دارد و به اهداف خودش رسیده و قادر است که این برنامهها را در همین نقطه کنونی متوقف کند. برد بیش از دوهزار کیلومتر در برنامههای ایران نیست. بهتر است که ما هم با آغاز مذاکره خطر جنگ و تحریم را از سر بگذرانیم».
جریان رسانهای منتسب به اصلاح طلبان در ماههای اخیر با ایجاد دوگانه دروغین «موشک-معیشت» با بازی در پازل دشمن، اینگونه القاء کرد که با رفع مسئله موشکی، معیشت مردم حل میشود. دوگانه دروغینی که در پرونده هستهای و برجام آزمون خود را پس داد و نشان داد که هیچ نسبتی با واقعیت ندارد.
آقایان اصلاح طلب! تیترهای امروزتان را به خاطر بسپارید.
** حمایت تمام قد روزنامه الیاس حضرتی از خوی اشرافیگری مسئولان
روزنامه اعتماد-به مدیرمسئولی الیاس حضرتی نماینده لیست امید مجلس- در یادداشتی به قلم «عباس عبدی» نوشت:
«حکومت مدعی هدایتگری مردم حتی اگر منتخب مردم باشد، رفتارش در سبک زندگی و زیست شخصی متفاوت از حکومتی است که در قالب کارگزاری رفتار میکند...حکومتی که مدعی هدایتگری باشد...کارگزار نیست، بلکه هدایتگر است. در اینجاست که گزارههای رهبران دینی و امام علی (ع) معنا و مفهوم پیدا میکند. هنگامی که آن حضرت لباس وصلهدار میپوشد و مورد سوال واقع میشود به صراحت میفرماید که: "خداوند بر حاکم اسلامی واجب کرده است، که زندگی او و خانوادهاش با پایینترین فرد جامعه، هم سطح باشد". استاندارانش را از اینکه جز این رفتار کنند، سرزنش میکند. چون برای خودش رسالتی فراتر از کارگزاری قایل است».
عبدی در ادامه نوشت:
«ترجیح خودم در دنیای امروز حکومت کارگزار است. اینکه وزیر و وکیل هر حکومتی حقوق و دستمزد خوب بگیرند و پولش را نیز من به عنوان شهروند بدهم و البته او کارگزار شهروندان است و باید پاسخگوی عملش باشد...در حکومت کارگزاری، شایستهسالاری و مزایده و مناقصه رواج دارد. یک کارگزار موفق مشکلی ندارد که در حکومت نباشد، در جای دیگری که لازم بداند خلاقیت خود را بروز میدهد. به علاوه امروز مثل گذشته نیست که امکان هدایتگری به مفهوم گذشته باشد، حتی اگر هم رخ دهد، در زمان هدایتگری محدودیت دارد. این نوع حکومتها امروز در شرایط بحرانی و جنگ بیشتر تعیُّن پیدا میکنند».
گفتنی است عباس عبدی پیش از این-بهمن ۹۶- در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشته بود:«(یکی از نکات) سخنان آقای جنتی مربوط به سادهزیستی است و اینکه گویی مشکل کشور ساده زیست نبودن مسوولان است...ما هم دوست داریم که مسوولان کشور از تجملات دور باشند یا فقرا هنگامی که با مسوولان سادهزیستی مواجه میشوند، درد فقرشان کمتر میشود. ولی این مساله اصلی نیست و چه بسا تاکید یکسویه بر سادهزیستی موجب شد که کارآمدی نادیده گرفته شود.کسی که سادهزیستی خود را به رخ دیگران میکشد، در حقیقت در پی پوشاندن ناکارآمدی خود است».
اصلاح طلبان در برهه ای که موضوع «حقوق های نجومی» مطرح شد به دفاع از نجومی بگیران پرداخته و مدعی بودند که مدیر باید حقوق نجومی بگیرد و زندگی اشرافی داشته باشد، اگر اینطور نباشد تمایلی به خدمت رسانی ندارد. طیف اصلاح طلب از سوی دیگر با حمله به ساده زیستی مسئولان، این نوع سبک زندگی را تظاهر و نشانه ناکارآمدی معرفی می کردند! این در حالی است که اکثریت مطلق مدیران نجومی در حوزه کاری خود جزو ناکارآمدترین مدیران هستند.
امام خمینی (ره) همواره به تمام مسئولین کشور گوشزد میکردند که مبادا از شانههای مردم بالا رفته و با کوخهای مردم کاخ بسازید. ایشان سادهزیستی و تلاش را مهمترین ویژگی برای مسئولین میدانستند و به آنها گوشزد میکردند که یکی از مهمترین عواملی که موجب سادهزیستی و تلاش مردم برای پیشرفت کشور میشود، بیپیرایه بودن زندگی رهبران و مسئولین نظام است، زیرا مردم همیشه از زندگی مسئولین و رهبران خود الگوبرداری میکنند.
رهبر معظم انقلاب نیز همواره به مسئله ساده زیستی مسئولین کشور تاکید داشته و اشرافیگری و امتیازطلبی مسئولین کشور را فاجعه ای بزرگ معرفی کرده اند. ایشان- ۱۶ تیر ۹۵- در خطبه های نماز عید فطر فرمودند:«دشمنان نظام اسلامی میخواهند از این قضیّه یک مستمسکی علیه نظام اسلامی درست بکنند. اینها یک عدّه ای هستند که در قبال مجموعۀمدیران و کارکنان دستگاه های مسئول که با پاکی و صداقت دارند کار میکنند عدّۀزیادی نیستند، امّا همین کمشان هم مضر است، همین کمشان هم عیب است؛ این عیب را بایستی برطرف کرد. ما آسیب های ناشی از فقر را شناخته ایم، روی آنها برنامه ریزی میکنیم، دربارۀآنها جلسه میگذاریم، امّا آسیب های ناشی از مستی اشرافی گری را کأنّه درست نمی شناسیم؛ وقتی اشرافی گری، اسراف، و تجمّل در جامعه وجود داشته باشد و ترویج بشود، این قضایا به دنبالش پیش می آید و به وجود می آید و همه دنبال این هستند که یک طعمه ای به دست بیاورند و خودشان را از آن سیر کنند، شکمها را از این مالهای حرام پُر کنند. با این پدیده بایستی با جدّیّت مقابله بشود؛ مسئلۀعزل کردن و برکنار کردن و برگرداندن آنچه از بیت المال به صورت نامشروع خارج شده است، این را در دستور قرار بدهند. این وظیفۀهمه است؛ مردم نسبت به این مسئله اهمّیّت میدهند و اگر چنانچه این قضیّه اتّفاق نیفتد و دنبال گیری نشود، اعتماد مردم به نظام کاسته میشود که این فاجعۀبزرگی خواهد بود. بایستی با اقدام جدّی، اعتماد مردم را حفظ کرد».
لازم به ذکر است که کمیسیون اقتصادی مجلس ششم به اعتبار ارتباط صمیمی برخی از اعضای آن - از جمله الیاس حضرتی(نماینده فعلی فراکسیون امید مجلس دهم)- با شهرام جزایری مفسد اقتصادی دوره اصلاحات سر زبانها افتاد. جزایری توانسته بود به واسطه برخی همین ارتباطات نزدیک با اعضای کمیسیون اقتصادی و هیئترئیسه مجلس ششم، کارت پانصد (کارت تردد بدون مزاحمت) به مجلس را به دست آورد و از جمله با مشورتهایش، طرح عدم اخذ وثیقه برای تسهیلات کلان بانکی را تبدیل به دستور کار مجلس کند.
** دولتِ بی سخنگو و بی احترامی به افکار عمومی
روزنامه ابتکار در گزارشی با عنوان «جای خالی سخنگو» نوشت:
«طبقه هشتم ساختمان کوثر ریاستجمهوری تقریبا هر سهشنبه میزبان خبرنگاران رسانههای مختلف بود تا محمدباقر نوبخت به عنوان سخنگوی دولت پاسخگوی سوالات خبرنگاران و بازتابدهنده نظرات، تصمیمات و اقدامات دولت حسن روحانی باشد. اما بیش از سه ماه است نوبخت از سخنگویی استعفا داده و حالا دولت یکی از بزرگترین ابزارهای ارتباطی خود یعنی سخنگویی دولت را از دست داده است...خالی ماندن سه ماهه این سمت این شائبه را به ذهن میآورد که گویی کارکرد این پست آنچنان هم حیاتی نبود که سه ماه عدم حضور سخنگو، نگرانی برای کسی ایجاد نکرده است. عرف بسیاری از کشورها این است که خبرنگاران به راحتی به سخنگو دسترسی دارند و گاهی در هفته دو تا سه بار نشست برگزار میکنند که در اینجا حالا حتی همان نشست سه شنبههای سخنگوی دولت هم تعطیل شده است...سخنگوی دولت در ایران با استقرار دولتها از طرف رئیسجمهوری انتخاب میشود. این مسئولیت به عنوان اصلیترین مرجع اطلاعرسانی عملکرد دولتها، وظیفه پاسخگویی به افکار عمومی را برعهده دارد».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:
«یکی از جدیترین انتقاداتی که به حسن روحانی رئیسجمهوری وارد میشود آن است که بسیاری معتقدند رئیسجمهوری با مردم صحبت نمیکند و همین موجب احساس یاس در بدنه جامعه شده است. اما این نقد امروز نه تنها به رئیسجمهوری بلکه به دولت وارد است زیرا ظاهرا دولت هم قصد رودررویی با خبرنگاران و سوالات را ندارد و این اتفاق شائبه علاقهمندی دولت به دوری از رسانهها را تقویت کرده است...آیا سخنگویی دولت تشریفاتی و بیاهمیت محسوب میشود که حدود سه ماه است هیچ فردی برای تصدی این پست انتخاب نشده است؟ یا نشاندهنده تعلل و سازماندهی ضعیف دولت است؟».
دولت حدود دو ماه است که سخنگو ندارد، میشد یک نفر را به طور موقت به عنوان سخنگو انتخاب کرد تا سر فرصت سخنگوی اصلی انتخاب شود اما حتی این کار هم انجام نشد، تا نشان دهد دولت برنامهای برای حرفزدن با افکار عمومی ندارد و حتی این موضوع به بیاعتنایی به افکار عمومی هم تعبیر میشود.